همه آنها چقدر کارساز و مترقی هستند. هیچ کس عجله ندارد و هرکس کار خود را انجام می دهد. یکی دارد بیدمشک را می لیسد، یکی در دهانش می زند و همه چیز خیلی سریع و با احساس است. دریایی از شور و خلق و خو. بلوند باهوش است، می داند دارد چه کار می کند، لازم نیست چیزی به من بگوید. بچه ها آنقدر گرسنه اند که انگار نیم سال است منتظرند و رابطه جنسی ندارند، مثل ماشین های بخار نفس نفس می زنند.
با رابطه جنسی، حتی با استفاده از کاندوم کاملاً واضح است. آنچه مشخص نیست این است که چرا دو تلویزیون بزرگ روی دیوار تقریباً در کنار یکدیگر قرار دارند. و علاوه بر این، آنها در زوایای مختلف نصب می شوند! به هر حال، مرد به وضوح می بیند که چقدر از دوست دخترش لذت می برد. اگرچه صادقانه بگویم او شبیه یک تخته است!
دختر خوش صحبت و جذاب پشت تلفن به شوهرش می گوید که با بیدمشک خودارضایی می کند و می خواهد با یک مرد سیاه پوست آشنا شود. اکنون است که او باید یک خروس بزرگ را در شکاف خود احساس کند. شوهر از این تصمیم زن جوان استقبال می کند و از او می خواهد که معطل نکند. برای جوجه پولدار هیچ هزینه ای ندارد که یک سیاه پوست را برای ارضای شهوتش صدا کند. بله، خروس سیاه بزرگ درست به رحم او می کوبید، اما این فقط او را تشویق می کرد. شک نداشتم که او با کمال میل دهانش را به تقدیر او می رساند. من خودم همین کارو با اون عوضی میکردم!
سلام ویکوسیا نازنین