در اینجا یک اعتراف صادقانه است. اگر یک همکار زیبا و جوان (چه بلوند و چه سبزه) ناگهان بخواهد رابطه جنسی داشته باشد (همه خارش داشت، نمی توانست مقاومت کند) و شروع به آزار شما کند، کدام یک از شما می توانید مقاومت کنید. با هیچ کس در دفتر به جز شما، و شما مهم نیست که او را نوازش کنید، یا حداقل "
فقط دوست دخترها رابطه جنسی لزبین داشتند و بعد چنین مرد وزوز همه تمشک ها را قطع کرد و ظاهر شد. بدشانسی بود که دخترها را در جالب ترین لحظه گیر بیاوریم، این اتفاق می افتد. گرچه از سوی دیگر مرد پس از آن خود را در چشم یکی توانبخشی کرد و رابطه جنسی ادامه یافت و برای کسی که رفت او همچنان یک وزوز باقی ماند. شات خوبی بود البته با اسپرم نزدیک چشمش چنان نیرو می داد که بی چشم می ماند.
من تو را می خواهم)